
«آفتابهای همیشه Ever Shining Suns» دکلمهی گزیدهی اشعار «احمد شاملو» و ترجمههای شعری او از «اندرو مارول»، «امیلی دیکنسون» و «آگوستو فردریکو اشمیت» به انتخاب و با صدای «آیدا شاملو (آیدا سرکیسیان)» و آواز «سعید سالاریمنش» است که آهنگسازی آنرا «سعید سالاریمنش» و «محمدرضا اصغری» بر عهده داشتهاند. «آفتابهای همیشه» در تابستان ۱۳۸۹ بهدست «مرکز موسیقی بتهوون» در ۱۰ تراک و زمانِ ۵۰ دقیقه و ۲۶ ثانیه منتشر شد. ضبط دکلمهها در «خانهی بامداد» (احمد شاملو اشعار خود را با نام بامداد منتشر میکرد) و ضبط موسیقیِ آن در استودیوی خانگیِ «محمدرضا اصغری» انجام شده است. نام آلبوم نامِ سرودهای عاشقانه از «احمد شاملو» است.
در تجربهی گذار پسامدرنیته به نقطهنظرهای متفاوت و گاه متضاد در برخورد با یک اثر هنری از سوی نظریهپردازان، متفکران و منتقدان هنری برمیخوریم. آنچه قطعی به نظر میرسد ایناست که دیگر نمیتوان با آن اصول مطلق و نخبهگرای دوران به سراغ اثار هنری تولید شده رفت. یک محول هنری امری «خودبَسَنده» نیست، بلکه بسیار مهم است که در چه برههای از زمان و در کدام بستر فرهنگی-اجتماعی مورد خوانش یا بازخوانی قرار گیرد.
«آفتابهای همیشه» خوانش ۱۰ شعر کوتاه با انتخابی آزادانه است. گزینش این سرودهها نه بر «ادبیات ویژهای» استوار است و نه نگاهی نسبت به شعرِ «دوره» یا «سرزمینی» خاص ارائه میدهد. آنچه این شعرها را در کنار یکدیگر مینشاند حضور «آیدا سرکیسیان» به عنوان کسی است که اشعار را برگزیده و میخواند. این شاید حاشیهای باشد بر متن آلبوم «افتابهای همیشه» که برای مخاطب آشنا به جهانِ شعرِ «احمد شاملو» و صدای او در مقامِ شعرخوان احساس و معنای دوچندان مییابد. حاشیهای که گاه از «متن» پیشی میگیرد و بر رابطهی مخاطب با اثر سایه میافکند. چیدمان شعرها به گونهای است که گویی یک رشته احساسی در آنها پِی گرفته میشود. خوانش ناتمام و گزینشیِ متن برخی از شعرها نیز بر اساس همین رشتهی احساسیِ ویژه صورت گرفته است.
این برداشت آزاد در نامنهیِ تراکها نیز بهچشم میآید که گاه نام شاعر را بر خود دارند و گاه نامشان حولِ محوری از احساس میگردد. این تراکهای کوتاه بهگونهای کنار هم خوانده میشوند که گویی همه فرازهایی از یک شعر بلندند. شعر بلند «افتابهای همیشه» که «آیدا سرکیسیان» میخواند و «مخاطب» او را بهعنوان یک نشانه در میان عاشقانهترین سرودههای «احمد شاملو» بهیاد میآورد گویی در روندی واژگون از زبان این نشانه به مرکزیتی پنهان در تمامیِ آلبوم بازپس داده میشود، مرکزیتی که اینبار «احمد شاملو» است.
کیستی که من
اینگونه
به اعتماد
نام خود را
با تو میگویم
کلید خانهام را
در دستات میگذارم
نان شادیهایم را
با تو قسمت میکنم
به کنارت مینشینم و
بر زانوی تو
اینچنین آرام
به خواب میروم؟
کیستی که من
اینگونه
به جِد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ میکنم؟
فهرست:
۱. اشتیاق ،بر اساس شعری از اندرو مارول
۲. بیخوابی، ناشناس
۳. درنگ، احمد شاملو
۴. چرخه، امیلی دیکنسون
۵. آفتابهای همیشه، احمد شاملو
۶. سرچشمه، احمد شاملو
۷. شبانه، احمد شاملو
۸. تلاقی، احمد شاملو
۹. استخر آرام خورشید، ناشناس
۱۰. ترانهی خوابگون، آگوستو فردریکواشمیت
برگرفته از جلد و متن اثر